غزل شمارۀ 1133
1. خوش آنکه روی تو بینم در اضطراب شوم
2. چو ذرّه رقص کنان محو آفتاب شوم
3. ز رخ نقاب برافگن خدای را زان پیش
4. که زیر خاک ز هجر تو در نقاب شوم
5. به رنگ جامۀ تو کس مباد چند ز دور
6. به دیدن دگری بهر تو خراب شوم
7. لب تو هست به رخشنده لعل چون نگرم
8. به کف زلال چرا تشنه در سراب شوم
9. چو خیمه گر نکنی سایه بر سرم این بس
10. که طوق دار تو از حلقۀ طناب شوم
11. ز خواب مرگ شود جان عاشق آسوده
12. بیا که در قدمت سر نهم به خواب شوم
13. به گریه گفته ای جامی چو خوانم از غم تو
14. کنار و جیب پر از گوهر خوشاب شوم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده