غزل شمارۀ 1143
1. از درِ صومعه آن به که قدم باز کشیم
2. خرقه ها در نظر شاهد طنّاز کشیم
3. چند ناخوش منشان بر سرِ ما ناز کنند
4. نازنینی به کف آریم وز او ناز کشیم
5. سر که کردیم بسی پیش ریاکیشان پست
6. در تَهِ پای یکی سرو سرافراز کشیم
7. هرچه مخزون نهانخانۀ صدق است و نیاز
8. در رهِ مغبچۀ خانه برانداز کشیم
9. عشق بازیم به زیبا صنمی پاک سرشت
10. به که بازیچۀ این چرخ دغا باز کشیم
11. مطربی گر ندهد دست سوی باغ رویم
12. باده بر نغمۀ مرغان نواساز کشیم
13. هست قحط می و شاهد به خراسان جامی
14. خیز تا رَخت به محروسۀ شیراز کشیم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده