جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1225

1. صوفی متاع صومعه رهن شراب کن

2. پیرانهْ سر تلافیِ عهد شباب کن

3. مستم ز نشاۀ مَیِ عشق پری وشی

4. بر یاد لعلش از دو سه جامم خراب کن

5. عیب است لاف عشق جوانان به عهد شیب

6. موی سفیدم از می گلگون خضاب کن

7. بدنام و شهر رانده و رسوای عالمیم

8. ای پارسا ز صحبت ما اجتناب کن

9. کسب کمال و فضل فضوليست ای پسر

10. از عاشقان فضیلتِ عشق اکتساب کن

11. معنی یکیست گرچه صور مختلف فتاد

12. این نکته را قیاس ز بحر و حباب کن

13. جامی جناب پیرِ مغان قبلۀ دعاست

14. هر چیز کالتماس کنی زان جناب کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس زبان چشم خوبان را نمی داند چو ما
* روزگاری این غزالان را شبانی کرده ایم
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن که بر نسترن از غالیه خالی دارد
* الحق آراسته خلقی و جمالی دارد
شعر کامل
سعدی
* آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
* صبر و آرام تواند به من مسکین داد
شعر کامل
حافظ