جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1249

1. ای فلک تا کی دل و جانِ خرابی سوختن

2. ذرهّ ای را در فراقِ آفتابی سوختن

3. گر شود خورشید رویت را همه عالم حجاب

4. از دل گرمم به هر آهی حجابی سوختن

5. صد سلامت بیش گفتم یک ره آن لب رنجه كن

6. چندم آخر در تمنّای جوابی سوختن

7. عشرتی باشد به بزم شمع، رخساری چو تو

8. گه به نازی مردن و گاه از عتابی سوختن

9. دل به خورشید جهانتابی گرو کن تا به کی

10. همچو پروانه ز شمع خانه تابی سوختن

11. از جنون عشقت آمد شیوۀ اربابِ علم

12. دفتری بر باد دادن یا کتابی سوختن

13. سوخت جامی را دل و رحمی نکرد آن مست ناز

14. مست را آخر چه باکست از کبابی سوختن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
* حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی
شعر کامل
حافظ
* چو بی زعفران گشته‌ای خنده ناک
* مخور زعفران تا نگردی هلاک
شعر کامل
نظامی
* فریاد مردمان همه از دست دشمنست
* فریاد سعدی از دل نامهربان دوست
شعر کامل
سعدی