جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1251

1. ز نعل مرکب تو بر زمین نشان دیدن

2. خجسته تر که مهِ نو بر آسمان دیدن

3. به شب مهی و به روز آفتاب، چهره مپوش

4. که جز به روی تو مشکل بود جهان دیدن

5. خوش است دل به ملاقات رهروانِ درت

6. چه چیز گم شده را به ز کاروان دیدن

7. ز بس که سینه به ناخن همی کنم ز غمت

8. توان ز چاکِ گریبانم استخوان دیدن

9. به جُست و جوی میانش کمر مبند ای دل

10. که جز خيال محالست از آن میان دیدن

11. شدم ز دست، چو آن مَه عنان کشیده رسید

12. کراست طاقت آن دست و آن عنان دیدن

13. چنان ز شوق تو جامی گداست کز دلِ او

14. چو می ز جام خیالِ لبت توان دیدن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه بندی دل اندر سرای سپنج
* چه یازی به رنج و چه نازی به گنج
شعر کامل
فردوسی
* ما چو پیمان با کسی بستیم دیگر نشکنیم
* گر همه زهرست چون خوردیم ساغر نشکنیم
شعر کامل
وحشی بافقی
* چو دشمن بود شاه را کشته به
* گر آواره از جنگ برگشته به
شعر کامل
فردوسی