جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1276

1. خدایا به آن سرو نازم رسان

2. به آن دلبرِ دلنوازم رسان

3. سرم را بود منزل آن آستان

4. به سر منزل خویش بازم رسان

5. پریشانم از هجر همراز خویش

6. به جمعیّت آباد رازم رسان

7. بود روی او قبلۀ هر نیاز

8. به آن قبلۀ هر نیازم رسان

9. سری دارم از بهر خدمت به دوش

10. به پای یکی سرفرازم رسان

11. ره وصل جانان درازست و دور

12. به آن راه دور و درازم رسان

13. چو جامی ز بیچارگی سوختم

14. به دیدار آن چاره سازم رسان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مریز اشکِ من ای چشم خون گرفته که خواهم
* کنم نثار رهش آن دُر ِنسفتۀ خود را
شعر کامل
جامی
* چو از برگ گلش سنبل دمیدست
* ز حسرت در چمن گل پژمریدست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* دم آخر که مررا عمر به سر می‌آید
* گر تو آیی به سرم عمر دگر می‌آید
شعر کامل
هلالی جغتایی