جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1284

1. ای در دهن تنگت جُلّاب و شکر پنهان

2. در سنبل شبرنگت برگ گل تر پنهان

3. سی و دو بود آن لب هر گه به شمار آری

4. یعنی که بود در وی سی و دو گهر پنهان

5. با هر که دچار افتی کام دو جهان یابد

6. شب ها که به گشت آیی از خانه به در پنهان

7. گفتی که نکو پیدا سرّی ز میان من

8. نیمی است ز موی آن هم در زیر کمر پنهان

9. از هجر توام بر دل صد داغ بود پیدا

10. واندر تهِ هر داغی صد داغِ دگر پنهان

11. هر فرش که اندازم در کلبۀ غم بی تو

12. گردد ز نمِ دیده در خون جگر پنهان

13. تنهاست ترا در دل یک ذرّۀ مهر ایزد

14. هر چند کند صنعش در سنگ شرر پنهان

15. از بس که بود رشکم بر گوش و زبان بی تو

16. نامت نبرم هرگز با خویش مگر پنهان

17. از چشم تو دزدیده خواهد نظری جامی

18. کوریِ رقيبان را سویش بنگر پنهان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گل چو درگیرد چراغ از شمع کافوری صبح
* بلبل شوریده چون پروانه ناپروا شود
شعر کامل
سلمان ساوجی
* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ
* در کنج قفس چند کنی بال فشانی؟
* بس نیست ترا آنچه ز پرواز کشیدی؟
شعر کامل
صائب تبریزی