غزل شمارۀ 1292
1. عجب در عربده است امروز با من ترک مستِ من
2. گریبانم به دست او و دامانش به دست من
3. منم پُر سرو و گل باغی ز قد و خدّ و رخسارش
4. که باشد تير طعن عیب جویان خاربست من
5. به دارم سربلندی داد آن نخل جهان آرا
6. چه عالی شد ببین ز اقبال عشقش قدرِ پست من
7. مرا شد عمر شست و ماهیِ آن ساعد سیمین
8. نیفتاد اندرین گرداب غم هرگز به شست من
9. بت من خود پرست از آینه، من بت پرست از وی
10. ندارد فکر حال بت پرستان خود پرست من
11. فگند آن سرو سایه بر سر من چشم آن دارم
12. که فردا سایۀ طوبا بود جای نشست من
13. نیم من جامیِ آسودهْ خاطر آن تنک جامم
14. که از سنگ جفا آن تندخو خواهد شکست من
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده