جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 13

1. عمری ز رُخت بودم با خاطر خوش جانا

2. وَدَّعْتُ و اوْدَعت فی قلبی اشجانا

3. دام سر زلفت را گر خال بود دانه

4. صید تو شود دانم مرغ دل صد دانا

5. شد در قدح صهبا عکسی ز رُخت پيدا

6. قد اشرقت الدنيا من كاس حمیران

7. از میکده برگشتی بر مدرسه بگذشتی

8. شد در گرو باده دَرّاعۀ مولانا

9. گفتم که به هجر از دل شوق تو شود زایل

10. فی الهجر مضى عمری و الشوق کماکانا

11. صد کشتۀ هجر احیا یابد به دمی هر جا

12. کز گلشن وصل تو بویی رسد احيانا

13. آن سرو سهی قد را شد خاک قدم جامی

14. ما ارفعۀ قدرا ما اعظمه شانا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مردم آزار محال است خجالت نکشد
* که نمک آب شود چون به جراحت گذرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* خبرت هست که بلبل ز سفر بازرسید
* در سماع آمد و استاد همه مرغان شد
شعر کامل
مولوی
* نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر
* نزاع بر سر دنیی دون مکن درویش
شعر کامل
حافظ