جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1343

1. ای ز همه صورت خوب تو به

2. صَوّرَکَ اللهَ عَلى صُورتَه

3. روی تو آیینۀ حق بینی است

4. در نظر مردم خودبين منه

5. بلک حق آیینه و تو صورتی

6. وهم دویی را به میان ره مده

7. صورت از آیینه نباشد جدا

8. اَنت بِه متّحدُ فَانتبه

9. هر که سرِ رشتۀ وحدت نیافت

10. پیش وی این نکته بود مشتبه

11. رشته یکی دان و گره صد هزار

12. کیست کزین رشته گشاید گره

13. هر که چو جامی به گره بند شد

14. گر به سرِ رشته رود باز به


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خرقه زهد و جام می گر چه نه درخور همند
* این همه نقش می‌زنم از جهت رضای تو
شعر کامل
حافظ
* هر شام و سحر عکس گل و نسترن از باغ
* سرخاب و سفید آب کند روی هوا را
شعر کامل
سلمان ساوجی
* هرکس زخوان قسمت خود رزق می خورد
* از کم بضاعتی خجل ازمیهمان مباش
شعر کامل
صائب تبریزی