جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1360

1. منم ز مهر تو شب ها به فکر ماه فتاده

2. نشسته اشک فشان چشم بر ستاره نهاده

3. زهرچه غیر تو در کنج عزلتیم نشسته

4. به هر چه حکم تو بر پای خدمتیم ستاده

5. سگ توام به کمند جفا نوازش کن

6. چو نیست بخت که سازی مشرّفم به قلاده

7. دلا مبند به مرهم شکاف های خدنگش

8. که بر تو آن همه درهای رحمتست گشاده

9. تو خواه رسم وفاگیر و خواه راه جفا رو

10. منم عنان ارادت به دست حکم تو داده

11. خوش آن زمان که تو رانی عنان فگنده و جامی

12. به صد نیاز دود پیش توسن تو پیاده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
* که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را
شعر کامل
حافظ
* گر خود رقیب شمع است اسرار از او بپوشان
* کان شوخ سربریده بند زبان ندارد
شعر کامل
حافظ
* مجال صبر تنگ آمد به یک بار
* حدیث عشق بر صحرا فکندم
شعر کامل
سعدی