جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1394

1. ای غمت هر لحظه جان ناتوانی سوخته

2. برق عشقت خانۀ بی خان و مانی سوخته

3. این چنین هرگز درو نی سوز عشقت شعله زد

4. عاقبت بینم ازین آتش جهانی سوخته

5. تربت ما را عَلَم هم زآتش دل بِه چو ما

6. با درون آتشین رفتیم و جانی سوخته

7. قصّۀ سوز دل پروانه را از شمع پرس

8. شرح آن آتش نداند جز زبانی سوخته

9. سوخت جامی زآتش عشق آنچنان کز وی نماند

10. جز کف خاکستر و چند استخوانی سوخته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
* تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی
شعر کامل
سنایی
* اگر هزار جفا سروقامتی بکند
* چو خود بیاید عذرش بباید آوردن
شعر کامل
سعدی
* بی حاصلی نگر که شماریم مغتنم
* از زندگانی آنچه به خواب گران گذشت
شعر کامل
صائب تبریزی