جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1433

1. ای تُرک نازنین بشکن گوشۀ کلاه

2. آشوب جان شاه شوو فتنۀ سپاه

3. دریوزۀ جمال کنان از تو روز و شب

4. گردند گِرد خانۀ تو آفتاب و ماه

5. تیغت کشید صد الف و زخم تیر تو

6. هر جا چو دو رهی به درون کرده است راه

7. لوحی است گوییا تن من کز غمت برو

8. سر تا به پا نوشته شدست آه آه آه

9. خواهم ز ضعف تن شوم از دیده ها نهان

10. از بس که کاهشم دهد این عشق کوه کاه

11. تا در رهِ سپاه تو پنهان بایستم

12. ایمن ز چاوشان به جمالت کنم نگاه

13. باشد به دورِ لعل تو معمور میکده

14. جامی نه میل مدرسه دارد نه خانقاه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
* که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم
شعر کامل
سعدی
* چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن
* بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو
شعر کامل
حافظ
* تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو
* ببرد قیمت سرو بلندبالا را
شعر کامل
سعدی