جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1479

1. ای مرغ سحر چند کنی ناله و زاری

2. از دردِ که می نالی و اندوهِ که داری

3. گر هست ترا شوق گلی خیز چو بلبل

4. بگذر به تماشاگهِ گلهای بهاری

5. چون فاخته گر شیفتۀ سروِ روانی

6. اینجا چه کنی طرف چمن را چه گذاری

7. نی نی غلطم هست، ترا هم غم و دردی

8. زان مه که چو گل بهر سفر بست عماری

9. غم نامۀ هجران به پر و بال تو بستیم

10. زنهار که آنرا به سگانش نسپاری

11. گر قصّۀ جامی ز تو پرسد خبرش ده

12. كافتاده ز هجر تو به صد محنت و خواری

13. دارد به رهت دیدۀ امّید که روزی

14. بازآیی و بر وی نظر لطف گماری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جفا مکن که نماند جهان و هرچه دروست
* وفا و صحبت یاران مهربان ماند
شعر کامل
سعدی
* همه را بیازمودم ز تو خوشترم نیامد
* چو فروشدم به دریا چو تو گوهرم نیامد
شعر کامل
مولوی
* گفتا کجاست آفت گفتم به کوی عشقت
* گفتا که چونی آن جا گفتم در استقامت
شعر کامل
مولوی