جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1478

1. به روی من از لطف بگشا دری

2. مران زین درم بر درِ دیگری

3. سرم را مکن ز آستانت جدا

4. که با آستان تو دارم سری

5. ز مسکینی ام نیست جا پیش تو

6. ز من هیچ جا نیست مسکین تری

7. شد افزون ز افسون تو سوزِ دل

8. دمیدی دمی، شعله زد اخگری

9. ندارد فروغ رُخت آفتاب

10. چو مه نیست تابنده هر اختری

11. بریدی به آن غمزه پیوند وصل

12. زدی بر رگ جان مرا نشتری

13. ز میگون لبت دور جامی مدام

14. ز خون جگر می کشد ساغری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو حافظ در قناعت کوش و از دنیی دون بگذر
* که یک جو منت دونان دو صد من زر نمی‌ارزد
شعر کامل
حافظ
* خروشید و جوشید و برکند خاک
* ز نعلش زمین شد همه چاک چاک
شعر کامل
فردوسی
* چنان با تار زلف بسته دل پیوند الفت را
* که نتوان یک سر مویش ز یکدیگر جدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی