غزل شمارۀ 1501
1. ز خشک و تر خطی داری و خالی
2. ندیدم از تو مشکین تر غزالی
3. رُخت خورشید و ز هر جانبش خط
4. کشیده از سواد شب هلالی
5. خیال آن میان می بندم آری
6. بود با خویش هر کس را خیالی
7. از آن گل در نقاب غنچه ماندست
8. که از روی تو دارد انفعالی
9. بود شوق تو افزون گرچه بینم
10. ترا هر روز و گل را بعد سالی
11. شود عالم دگرگون هردم از تو
12. ولی بی تو نیم در هیچ حالی
13. به کوی عشق جامی لب فروبند
14. که باشد هر مقامی را مقالی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده