جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1502

1. ای باغِ حسن را ز جمال تو خرّمی

2. چشم بد از تو دور که محبوب عالمی

3. حوری بگوی بهر خدا یا فرشته ای

4. کین لطف و نازکی نبود حدّ آدمی

5. زخمِ ترا چه حاجت مرهم بود که آن

6. شاید جراحت دل ما را به مرهمی

7. دل آنِ تست دم به دم از بهر بردنش

8. عشوه چه می نمایی و افسون چه می دهی

9. گر چرخ را نماند وفایی چه باک از آن

10. هرگز مباد جور و جفای تو را کمی

11. گم گشتگانِ بادیۀ محنت و غمیم

12. مشکل بریم ره به سرِ کوی بی غمی

13. جامی سگ ترا به غلامی نمی سزد

14. او را چه حدّ آنکه کند با تو همدمی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برو ای ساده دل این پنبه را بر داغ دیگر نه
* درین ابر تنک خورشید ما پنهان نمی ماند
شعر کامل
صائب تبریزی
* دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران رسید
* جلوه گلشن به باغ همچو نگاران رسید
شعر کامل
مولوی
* کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
* چرا به دانه انسانت این گمان باشد
شعر کامل
مولوی