جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1532

1. شنیده ام که به گلچهره ای نظر داری

2. ز شوق لالهْ رخی داغ بر جگر داری

3. مکن مکن که ز خیل پری وشان هر سو

4. هزار عاشق دیوانه بیشتر داری

5. چو روی خویش در آیینه می توانی دید

6. چرا نظر به جمال کسی دگر داری

7. منه ز عشق به دل بار غم ترا آن به

8. که بارِ غم ز دل اهل عشق برداری

9. نشان پای تو باشد نشانۀ رحمت

10. خوش آن زمین که تو گاهی بر آن گذر داری

11. مگیر بی خبر از حال عاشقان خود را

12. ز داغ شوق و غم عشق چون خبر داری

13. چو نیست زهره خریدار او شدن جامی

14. ز اشک و چهره چه حاصل که سیم و زر داری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سرو می خواست به پابوس تو آید چون آب
* لیکن از جو نتوانست به یک پا بگذشت
شعر کامل
کمال خجندی
* تا توانی مده از کف به بهار ای ساقی
* لب جوی و لب جام و لب یار ای ساقی!
شعر کامل
سلمان ساوجی
* ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا
* که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
شعر کامل
سعدی