جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1541

1. ای به بالا همانکه می دانی

2. تو گلی ما همانکه می دانی

3. گر روی در چمن ز رشک قدت

4. رود از جاهمانکه می دانی

5. بر تو سیم ناب و اندر سیم

6. زلف در پا همانکه می دانی

7. آهوی دام جَسته ای و ترا

8. زلف در پا همانکه می دانی

9. گلِ سوری کنایت از رخِ تست

10. مشکِ سارا همانکه می دانی

11. سرِ زلفت شبِ سیاه منست

12. رخ زیبا همانکه می دانی

13. از تو جامی تنی است زنده به جان

14. وز تو تنها همانکه می دانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حدیث عقل در ایام پادشاهی عشق
* چنان شدست که فرمان عامل معزول
شعر کامل
سعدی
* در خرابات چه حاجت به مناجات من است
* دست برداشته دایم به دعا تاک آنجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد
* عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی