جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1581

1. ای که افسانۀ این دیدۀ تر می پرسی

2. حال این غرقه به خوناب جگر می پرسی

3. نیست بر مردم روشن بصر این پوشیده

4. پرس ازین جان و دل سوخته گر می پرسی

5. دیده بر طلعتِ خوبان نگشایی زنهار

6. ای که از فتنۀ ارباب نظر می پرسی

7. عیب در مذهب ما زهد و هنر عشق بود

8. گفتم اینک اگر از عیب و هنر می پرسی

9. از پی شرب شبانه منم و جام صبوح

10. چندم از شغل شب و ورد سحر می پرسی

11. جامیا چند درین چارسوی کون و فساد

12. می نشینی و ز آفاق خبر می پرسی

13. ز آنچه ناچار تو با بی خبری ساخته ای

14. وز چپ و راست خبرهای دگر می پرسی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل
* چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید
شعر کامل
حافظ
* عشق سازد حسن عالمسوز را در خون دلیر
* ذوالفقار شمع باشد بال و پر پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* برگ نسرین ترا بی خار می‌یابم هنوز
* باغ رخسارت پر از گلنار می‌یابم هنوز
شعر کامل
خواجوی کرمانی