جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1582

1. به سوی خویش مرا رخصت گذر ندهی

2. وگر به خود گذرم فرصت نظر ندهی

3. خوشم بدین که به دریوزه بر درت گذرم

4. مراد خاطر من گر دهی وگر ندهی

5. بهای بوسه نهى نقد جان، چه خوش باشد

6. کزین معامله با دیگران خبر ندهی

7. گھی که بخش کنی غم خدا جزات دهاد

8. اگر نصيب من از جمله بیشتر ندهی

9. مباد کس که به خواب آیدت از آن نالم

10. که شب ز نالۀ من تن به خواب در ندهی

11. به قد نخل تر و تازه ای و لب رطبت

12. عجب تر آنکه به ما غير خار بر ندهی

13. مزاج یار لطیف است جامی آن بهتر

14. که لب ز نطق ببندی و دردِسر ندهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ماجرای دل دیوانه بگفتم به طبیب
* که همه شب در چشمست به فکرت بازم
شعر کامل
سعدی
* به اندک فرصتی تاک از درختان گشت رعناتر
* نگردد زیردست آن کس که از اهل کرم باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* مریض مصلحت خویش را نمی داند
* به تلخ و شور طبیب زمانه قانع باش
شعر کامل
صائب تبریزی