جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1583

1. شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی

2. خوش آن گدا که گھی یاد او کند شاهی

3. به ذوق چاشنیِ این لطیفه پی نبرد

4. جز از حقیقتِ اسرار عشق آگاهی

5. به جهد خود بسی احرام آن حرم بستم

6. ولی چه سود که ننمود دولتم راهی

7. ندارم از تو نصیبی جزین که هر ساعت

8. گشایم از مژه اشکی کشم ز دل آهی

9. نه سرو را به تو نسبت کنم نه گلبن را

10. کجا رسد به قدت هر دراز و کوتاهی

11. به آن ذقن به دل آن کس که جا همی کندت

12. همی کَند ز برای هلاک خود چاهی

13. زنیکوان دل جامی همین ترا خواهد

14. نبینمت چو وی از عاشقان نکو گاهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار
* که بر و بحر فراخست و آدمی بسیار
شعر کامل
سعدی
* گر مزاج نخل و نحل از لطف او یابد مدد
* نیش او پر نوش گردد خار آن خرما شود
شعر کامل
سلمان ساوجی
* آب رود نیل را از دست ناید رفع آن
* عشق یوسف بر زلیخا چون کشید انگشت نیل
شعر کامل
محتشم کاشانی