غزل شمارۀ 180
1. نهفته سیم به زیر قبا که این بدن است
2. گرفته برگ سمن را به بر که پیرهن است
3. ببین ز پیرهن اندام نازکش که مگر
4. در آب گشته عیان عکس لاله و سمن است
5. اگر کنند به گُل نازنین تنش را باد
6. رود ز تاب تعالى الله این چه لطف تن است
7. کله شکسته کمر بسته برگذشت از من
8. گذشت عمری و آن شکل پیش چشم من است
9. چو در نظارۀ آن روی می توان مردن
10. مرا هزار شکایت ز جان خویشتن است
11. چو گفتمش سخن تلخ چند گفت به ناز
12. که شرم دار نه آخر ازین لب و دهن است
13. اگر به کوی تو جامی کشد فغان ای سرو
14. مگیر خرده که او عندلیب این چمن است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده