غزل شمارۀ 179
1. هلال عید جُستن کار عام است
2. هلال عید خاصان دور جام است
3. بیا ساقی که امشب توبۀ ما
4. زمی چون روزۀ فردا حرام است
5. برافروز آتشی دیگر ز باده
6. که دیگ ماه روزه نیم خام است
7. ز روزه رخنه شد ایّام عیشم
8. خوشا رندی که عیش او مدام است
9. ز بس بیهوشی و مستی نداند
10. که ماه روزه در عالم کدام است
11. کَرَم کن یک دو جام دیگری ده
12. که از من تا به مستی یک دو گام است
13. به میخانه چو خاک افتاده جامی
14. به بوی جرعۀ جام کرام است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده