جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 183

1. مگو که قطع بیابان عشق آسانست

2. که کوههای بلا ریگ آن بیابانست

3. حدیث چتر مُرصّع به میر قافله گوی

4. که سایه بان ز ره ماندگان مغيلانست

5. فراز و شیب ره از رهروان گرم مپرس

6. که پیش مرغ هوا کوه و دشت یکسانست

7. ز ناز چون نکشیدی به کعبه دامن وصل

8. چه چاک ها که ازین حسرتش به دامانست

9. ببند دیده گرت نیست قوّت مجنون

10. که برق منزل لیلی قوی درخشانست

11. چه سود قافلۀ مصر حسن يوسف را

12. متاع عشق چو در کاروان کنعانست

13. به راه عشق تو جامی ز ناله بس نکند

14. زبان او چو داری از برای افغانست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
* جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
شعر کامل
حافظ
* دور فلک به چشم تو تعلیم سحر داد
* تا چشم بند مردم دوران کند تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ز حال ما دلت آگه شود مگر وقتی
* که لاله بردمد از خاک کشتگان غمت
شعر کامل
حافظ