جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 221

1. غمت تا در دلم منزل گرفتست

2. زشادیِ جهانم دل گرفتست

3. مپرس از من شمار عقد آن زلف

4. که عقل آن عقده را مشکل گرفتست

5. تو دریایی و زاهد خشک از آن ماند

6. کزین دریا ره ساحل گرفتست

7. مبند ای ساربان محمل که امروز

8. سرشکم راه بر محمل گرفتست

9. دلم با چشم خونریز تو صیدیست

10. که صیادش پی بِسْمِلْ گرفتست

11. به کوی عشق از آن کس حاصلی نیست

12. که راه زهد بی حاصل گرفتست

13. زجامت جرعه ای ناخورده جامی

14. چه خود را مست لایعقل گرفتست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وعدۀ لطف و کرم را مکن ای دوست خلاف
* کز کریمان نسزد آنچه خلاف کرم است
شعر کامل
جامی
* گفتا کجاست ایمن گفتم که زهد و تقوا
* گفتا که زهد چه بود گفتم ره سلامت
شعر کامل
مولوی
* نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند
* جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
شعر کامل
حافظ