جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 223

1. خوش آنکه وقت گل لب جویی گرفته است

2. در پای سرو دست سبویی گرفته است

3. جعد بنفشه را که چمن مشكبوی ازوست

4. بر بوی زلف غاليه بویی گرفته است

5. از جنگ و آشتی کسان می رمد دلم

6. تا خو به مِهر عربده جویی گرفته است

7. کس راه ع ندلیب نزد در حریم باغ

8. جز گل که از تو رنگی و بویی گرفته است

9. چون تابم از تو روی که بر من بلای عشق

10. راه خلاصی از همه سویی گرفته است

11. جان را خجسته باد به شهر عدم سفر

12. کز طلعت تو فال نکویی گرفته است

13. جامی چه مُرد گوشۀ عزلت چنین که باز

14. از دست داده دل سَرِ کویی گرفته است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چند چون طفل ز انگشت کسی شیر کشد؟
* ز استخوان چند کسی ناز طباشیر کشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* بر چهره من آنچه سفیدی کند نه موست
* گردی است مانده بررخم از رهگذار عمر
شعر کامل
صائب تبریزی
* به قرب گلعذاران دل مبندید
* وصیت نامه شبنم همین است
شعر کامل
صائب تبریزی