غزل شمارۀ 225
1. روی خوب تو مهوش افتادست
2. خال مشکین برو خوش افتادست
3. چشم بد دور خال بر رخ تو
4. چون سپندی بر آتش افتادست
5. چهرۀ زرد ماز سرخی اشک
6. ورقی بس منقّش افتادست
7. مشو ای پندگو مشوّش ما
8. حال ما خود مشوّش افتادست
9. هرکه در می فتاد جام کشید
10. بنده جامی سبوکش افتادست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده