غزل شمارۀ 234
1. در بر سیمین دلت گر سخت تر از سنگ نیست
2. هرگزت رحمی چرا بر عاشق دلتنگ نیست
3. از خروش دل خراش ما طلب کن سرّ عشق
4. زانک این سرّ در صدای عود و صوت چنگ نیست
5. ماند ز اشک ما چو خر در گِل رقیب سنگدل
6. در رَهِ عشق تو ما را غیر ازین خرسنگ نیست
7. از نوای بلبلان بر گل چه حاصل چون به باغ
8. جام گلرنگ و حریف عندلیب آهنگ نیست
9. بی سَرِ سرگشته ای یا خاک خون آغشته ای
10. در بیابان غمت یک سنگ و یک فرسنگ نیست
11. چون به نام ما ز تو یک نامه نامد عمر هاست
12. گر ترا از نام ما و نامۀ ماننگ نیست
13. بی لبش یکدم تهی مپسند جامی جام را
14. از سرشک لعل پر کن گرمی گلرنگ نیست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده