غزل شمارۀ 251
1. دلم چون داستان غم فرو ریخت
2. سرشک از دیدۀ پر نَم فرو ریخت
3. صبا آن زلف پُر خَم را برافشاند
4. دل صد بی دل از هر خَم فرو ریخت
5. ز دردم هرکه دم زد شرح آن را
6. سرشک لعل من در دم فرو ریخت
7. دل چاکم کزو پیکانت افتاد
8. چو ریشی دان کزو مرهم فرو ریخت
9. ملایک را چه سود از حُسن طاعت
10. چو فیض عشق بر آدم فرو ریخت
11. ز محرومان نیابی ذوق آن درد
12. که بر جان و دل محرم فرو ریخت
13. اساس عشق محکم باد جامی
14. اگر بنیاد زهد از هم فرو ریخت
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده