جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 254

1. دی که آن نازنین سخن می گفت

2. با رفیقان حديث من می گفت

3. سوی من بود اشارت غمزه

4. گرچه با دیگران سخن می گفت

5. نمک ریش دل فگاران بود

6. هرچه آن شوخ غمزه زن می گفت

7. صبحدم باد از آن شمایل خوب

8. نکته ای چند در چمن می گفت

9. لطف آن قد ز سرو می پرسید

10. وصف آن روی یاسمن می گفت

11. پیش گل گاه از آن لطافت تن

12. گاه از آن بوی پیرهن می گفت

13. بهر مرغان صبح جامی نیز

14. حال شب های خویشتن می گفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گاه خلوت صوفیان وقت با موی چو شیر
* ورد خود ذکر برنج و شیر و شکر کرده‌اند
شعر کامل
سنایی
* هر جامه که بر قامت عشاق بریدند
* عشق تو به سر پنجه قدرت کفنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* نیاید نکوکار از بدرگان
* محال است دوزندگی از سگان
شعر کامل
سعدی