جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 284

1. بیا که دل ز غمت خون و دیده پرخونست

2. ببین ز دیدۀ پر خون که حال دل چونست

3. نبود عاشق لیلی به غیر یک مجنون

4. ترا به هر سر مویی هزار مجنونست

5. مرا که حال دگرگون شد از کشاکش هجر

6. عجب مدار اگر اشک من جگرگونست

7. سخن ز حد مبر ای محتسب که مستی من

8. نه از پیالۀ خورشید و خُم گردو نست

9. بریخت شوق تو خون دلم ز دیده بلی

10. رود شراب ز سر چون ز ساغر افزونست

11. چه سان روم ره معنی که خون گرفته دلم

12. خراب صورت مطبوع و شکل موزونست

13. به عشق طعنۀ جامی مزن که عاشق را

14. عنان دل ز کف اختیار بیرونست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ساقی به چند رنگ می اندر پیاله ریخت
* این نقش‌ها نگر که چه خوش در کدو ببست
شعر کامل
حافظ
* خاکساری که به خواری به جهان ننگرد او
* بر سرش خاک که از خاک بسی خوارتر است
شعر کامل
عطار
* کار هر دل نیست راز عشق پنهان داشتن
* زور این می می کند چون نار خندان شیشه را
شعر کامل
صائب تبریزی