غزل شمارۀ 293
1. مقیم کوی ترا فُسحت حرم تنگ است
2. زکعبه تا سر کویت هزار فرسنگ است
3. دلم ضعیف و زهر سو ملامتی چکنم
4. که شیشه نازک و هرجا که می روم سنگ است
5. مگو به حلقۀ ما ذكر رشتۀ تسبیح
6. که گوش مجلسیان پر بریشم چنگ است
7. به عرصۀ چمن و صحنِ باغ نگشاید
8. دلی که غنچه وش از هجر گلرخی تنگ است
9. نه صلح و جنگِ کسانم غمِ تو فارغ ساخت
10. نه با کسم سرِ صلح و نه با کسم جنگ است
11. به قدر آینه حُسن تو می نماید روی
12. دریغ کاینۀ مانهفته در زنگ است
13. مبين دورنگی رخسار و اشک جامی را
14. که در طریقِ محبت همیشه یکرنگ است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده