غزل شمارۀ 312
1. زهی به نسخ گل آورده خط بناگوشت
2. دمیده سبزۀ تر گرد چشمۀ نوشت
3. ترا چو زد به بناگوش حلقه سنبل زلف
4. بنفشه شد زغلامان حلقه در گوشت
5. فروغ روی تو آتش زند به خرمن عقل
6. اگر نه پرده کشد سنبل سمن پوشت
7. هجوم عشق تو نگذاردم به دل نقشی
8. مرو ز دیده که ترسم کنم فراموشت
9. چو تو کمر بگشایی من از میان بروم
10. مرا چه طاقت آن تاکشم در آغوشت
11. چگونه برخورم از تو چنین که می بینم
12. هلاک جان تلف عقل و آفت هوشت
13. هزار گونه سخن داشت از رُخت جامی
14. نهاد بر لب او مُهر لعل خاموشت
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده