غزل شمارۀ 337
1. هیچکس نیست که حیران شدۀ روی تو نیست
2. روی در سجدۀ محراب دو ابروی تو نیست
3. هرکه بر طرف بناگوش تو آن طرّه بدید
4. گفت نقد دو جهان قیمت یک موی تو نیست
5. تو به هر جا که چنین جلوه کنان می گذری
6. نظری نیست که از هر طرفی سوی تو نیست
7. زآنچه در وصف قد سدره و طوبا گویند
8. نکته ای نیست که در قامت دلجوی تو نیست
9. گو مده دامن گل را به کفم باد صبا
10. چکنم پیرهنی را که درو بوی تو نیست
11. گرچه صد مانعم از دولت دیدار تو هست
12. هیچ مانع بتر از نازکی خوی تو نیست
13. گشته هر موی زبانی به دعا جامی را
14. برتنش نیست زبانی که دعاگوی تو نیست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده