غزل شمارۀ 352
1. جلوۀ حسن تو کجاست که نیست
2. جذبۀ عشق تو کراست که نیست
3. خبر وصل تو رسد همه جای
4. این خبر در دیار ماست که نیست
5. کج نهادی کُله به فتنه گری
6. در سر تو چه فتنه هاست که نیست
7. هر شبی در فراقت اشک مرا
8. با خیالت چه ماجراست که نیست
9. زان دو ساعد سراغ دل کردم
10. از چپ و راست برخاست که نیست
11. سرو بیگانه پروری و ترا
12. میل یاران آشناست که نیست
13. گفته ای چیست در دلت جامی
14. جز غم تو خداگو است که نیست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده