غزل شمارۀ 386
1. بیدلی را بلایی افتادست
2. کش چو تو دل ربایی افتادست
3. مژه ها را ز دل که خون گشتست
4. در میان ماجرایی افتادست
5. دل به چین جان برم از آن رخ و زلف
6. هر یک از تو به جایی افتادست
7. نقد وصلت به دست ما گنجی است
8. که به چنگ گدایی افتادست
9. بی تو دل در فضای عرصۀ دهر
10. در عجب تنگنایی افتادست
11. دل ز گلزار وصل تو محروم
12. بلبل بی نوایی افتادست
13. غرقه در موج خیز غم جامی
14. بی رخِ آشنایی افتادست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده