غزل شمارۀ 392
1. رند دُردی کش که با می دارد ایمانی درست
2. در ازل بستست با پیمانه پیمانی درست
3. در لباس شیشه تا می جلوه گر شد کم گذاشت
4. خلعت تقوا و توبه بر مسلمانی درست
5. گر دهد لب نوجوانی می ندانم چون گزم
6. پیریم چون در دهان نگذاشت دندانی درست
7. دامنم چاک از تو چون چینم گل از گلزار عیش
8. چیدن گل نیست آسان جز به دامانی درست
9. تا ز در مست و گریبان چاک بیرون آمدی
10. گشته صد پاره شدن بر هر گریبانی درست
11. نیم جان اندر بهای بوسه بسیاری کم است
12. کاشکی دور از تو ماندی در تنم جای درست
13. گفته دارم باتو صد چندان که تو
14. صد ره این گفتی ولیکن نیست چندانی درست
15. بهر عرض حال خود جامی به خوبانِ جهان
16. کرده سرگردان به هر اقلیم دیوانی درست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده