غزل شمارۀ 424
1. ای ز لعل تو زنده نام مسيح
2. کرده چشمت هزار خون صريح
3. بینم از خط سبز و خال سیاه
4. بر همه نیکوان ترا ترجیح
5. از لبت شور ما خوش است آری
6. کُلُ شَیءٍ مِنَ الْمَليح مَليح
7. کار نیک از رقیب چون آید
8. کُلّ فعلٍ مِنَ الْقَبيح قَبيح
9. خبر وصل کز تو داد رسول
10. خوش حدیثی است گرچه نیست صحیح
11. زاهدشهر ماعجب مرغیست
12. دام کرده ز دانۀ تسبیح
13. خون جامی چه غم که خورد لبت
14. باده باشد حلال پیش مسیح
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده