غزل شمارۀ 425
1. دارم از پیر مغان نقل که در دین مسیح
2. باده چون نقل مباحست زهی نقل صحيح
3. تحفۀ لایق جانان به کف آر ای زاهد
4. ترسمت دست نگیرد به قیامت تسبیح
5. شیوۀ علم نظر ورز که اَلْعلم حسن
6. منكر فکر خرد باش که اَلْجَهْل قبيح
7. پیش لعل تو نهم لب به لب جام آری
8. به اشارت طلب بوسه بسی بِه زصریح
9. آن دهان یک سر مویست ز لطف تو و هست
10. یکسر موی ترا بر همه خوبان ترجیح
11. هر کجا شوخ و ملیحیست دلم کشتۀ اوست
12. خاصه آن چشم خوش شوخ و لبِ لعل مليح
13. وارد صبح ز صوفی طلب و وِرْد صباح
14. جامی و جام صَبوح از کف معشوق صبيح
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده