جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 43

1. سیمین ذقنا سنگدلا ساده عذارا

2. خوش کن به نگاهی دل غم پرور ما را

3. این قالب فرسوده گر از کوی تو دورست

4. القلب علی مایک لیلاً و نهارا

5. آزرده مباداکه شود آن تنِ نازک

6. از بهر خدا چُست مکن بند قبا را

7. من چون گذرم از سرِ کوی تو کز آنجا

8. یارای گذشتن نبود بادِ صبا را

9. خوش آنکه ز می مست شوی بی خبر افتی

10. پنهان ز تو من بوسه زنم آن کفِ پا را

11. گر هست چو مجمر نفسم گرم عجب نیست

12. از حبّک قد اوقد فی قلبی نارا

13. جامی نکند جز هوس بزم تو لیکن

14. در حضرت سلطان که دهد بار گدا را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ
* که تا چو بلبل بی‌دل کنم علاج دماغ
شعر کامل
حافظ
* دست وفا در کمر عهد کن
* تا نشوی عهدشکن جهدکن
شعر کامل
نظامی
* مخند ای نوجوان زنهار بر موی سفید ما
* که این برف پریشان سیر بر هر بام می بارد
شعر کامل
صائب تبریزی