غزل شمارۀ 44
1. خدای خیر دهاد آن جوان رعنا را
2. که وارهاند به پیرانه سر زما ما را
3. کرشمه های غزالان مست می بخشد
4. فراغت از دو جهان عاشقان شیدا را
5. چه سود پند کسان چون نمی برد ز دلم
6. هوای قدّ دلارا و روی زیبا را
7. شرار سينۀ مجنون ز آتش لیلی
8. کباب ساخت همه آهوان صحرا را
9. سجود خاک رهت بردنم تمنّا بود
10. به خاک می برم امروز این تمنّا را
11. به دیده سوی تو آیم که از سرِ پاکان
12. به رهگذار تو جانیست بر زمین پا را
13. هلاک جامی دلخسته خواست آن کار است
14. به شکل و شیوه سواران سرو بالا را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده