جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 431

1. ای بی لب توام به دهان قند ناب تلخ

2. در کام جام بی لب لعلت شراب تلخ

3. زاندم که دهر زهر فراق توام چشاند

4. شد در مذاق عيش مرا خورد و خواب تلخ

5. از دل که سوخت زآتش غم چاشنی مگیر

6. ترسم که آیدت به دهان این کباب تلخ

7. شیرین مکن به نقل دهانم چو مَیْ دهی

8. کز دست چون تویی نبود زهر ناب تلخ

9. کردم سوآل بوسه به شیرینی از لبت

10. نبود طريق لطف که گویی جواب تلخ

11. رویت گُلست و گریۀ تلخم ازو گلاب

12. هرگز گلی نداد بدینسان گلاب تلخ

13. می یابد از عتاب تو جامی حلاوتی

14. آری نباید از لب شیرین عتاب تلخ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضعف پایم کرد چون نرگس چنان کز عین ضعف
* سرنگون بر پای می‌خیزم به یاری عصا
شعر کامل
سلمان ساوجی
* نخل بند چمن حسن تو بر قدرت خویش
* آفرین کرد چو نخل قد دلجوی تو ساخت
شعر کامل
محتشم کاشانی
* باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
* بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
شعر کامل
حافظ