جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 499

1. لعل لبت به لطف حکایت نمی کند

2. چشم خوشت نظر به عنایت نمی کند

3. صد بار بیش پیش تو گفتیم درِ دل

4. دردا که در دلِ تو سرایت نمی کند

5. دل باسگ تو شرح دهد غصّۀ رقیب

6. از دوستان به غیر شکایت نمی کند

7. با شیخ خرقه پوش چه کارم که کار من

8. جز پیر می فروش کفایت نمی کند

9. از لوح فهم واعظ خوش لهجه محو بِه

10. هر نکته کز لب تو روایت نمی کند

11. معشوق را رعایت عاشق خوش است لیک

12. یار من این طريقه رعایت نمی کند

13. جامی ببند لب که حریف سخن نیوش

14. ادارک رمز و فهم کنایت نمی کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همت مردانه می خواهد گذشتن از جهان
* یوسفی باید که بازار زلیخا بشکند
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتمش قد بلندت بصنوبر ماند
* گفت کاین دلشده را بین که چه کوته نظرست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* مهرگان از باد بیرون آورد یاقوت را
* لعل را نوروز بر بندد به شاخ ارغوان
شعر کامل
امیر معزی