جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 508

1. به بزم گل ز لبت جام را چو کام برآمد

2. ز خاک لاله چو نرگس به شکل جام برآمد

3. مه از خیال جبینت چو نیم آینه سرزد

4. چو دید دایرۀ روی تو تمام برآمد

5. به عزمِ گشت، گذشتی به کوهِ لاله خرامان

6. ز ذوق قهقهه از کبک خوش خرام برآمد

7. به بام هرکه ترا وقت شام دید زد افغان

8. که آنچه رفت به مغرب فرو ز بام برآمد

9. درون خانه نشستی دل خواص شکستی

10. میان شهر گذشتی نفیر عام برآمد

11. مده به کشتن من وعده از دو ساعد سیمین

12. که دودم از دل ازین وعده های خام برآمد

13. به زهد بود جهان را گرفته شهرت جامی

14. لب تو دید و به میخوارگیش نام برآمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
* عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
شعر کامل
حافظ
* یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
* با او که شد حریف و کنون همعنان کیست ؟
شعر کامل
وحشی بافقی
* هر دم چو تاک بار درختی نمی شویم
* چون سرو بسته ایم به دل بار خویش را
شعر کامل
صائب تبریزی