جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 507

1. خطت از لعل آتش گون برآمد

2. ندانم سبزه زآتش چون برآمد

3. خضر زد غوطه در عهد سکندر

4. در آب زندگی واکنون برآمد

5. به خونریزی کشیدی از میان تیغ

6. میان عشق بازان خون برآمد

7. ترازو با رُخت سنجیده مه را

8. رُخت در حسن ازو افزون برآمد

9. چو لاله داغ لیلی داشت بر دل

10. گلی کز تربت مجنون برآمد

11. دل مردم به آب چشم من رفت

12. چو نام دجله و جیحون برآمد

13. به وصف قدّ تو گفتار جامی

14. به میران خرد موزون برآمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به نصیحتگر دل شیفته می‌باید گفت
* برو ای خواجه که این درد به درمان نرود
شعر کامل
سعدی
* غلام نرگس مست تو تاجدارانند
* خراب باده لعل تو هوشیارانند
شعر کامل
حافظ
* بچین از شاخسار و جیب و دامن پرکن و بنشین
* به روی سبزهٔ نورسته زیر چتر نسترون
شعر کامل
هاتف اصفهانی