غزل شمارۀ 51
1. چند بوسم دست و پا پیک دیار یار را
2. فرّخ آن ساعت که یابم دولت دیدار را
3. یار اگر طعن فرامُشکاریم زد دور نیست
4. زانکه بایارش فرامُش کرده ام اغیار را
5. خواندمی طومار غم بی او ولی چون شد مرا
6. نامه اش تعویذ جان طی کردم آن طومار را
7. دیده ام آزار از آن رخ دور و می خواهد دلم
8. تا دهد بیرون به شرح دوری آن آزار را
9. لیک نازک باشد آن خاطر ندانم چون کنم
10. دَرْج در گفتار کم درد دل بسیار را
11. بنده جامی و دعای او که برناید ز دست
12. خدمتی زین بِه دعاگویان خدمتگار را
13. چون مراد نامرادان آمد او همواره باد
14. بر مراد او مدار این گنبد دوّار را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده