جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 517

1. هر آه جگرسوز که از سینه برآید

2. دودیست کزو بوی کباب جگر آید

3. نزدیک به مردن رسم از بس که تپد دل

4. چون شکل تو از دور مرا در نظر آید

5. من بندۀ روی تو که هر بار که بینم

6. در چشم من از بار دگر خوب تر آید

7. از خون جگر رهگذر دیده ببندم

8. زآن روزنه گر غیر خیال تو درآید

9. بگذر به سرم عمر کسی تا فگنم سر

10. در پای تو زان پیش که عمرم به سر آید

11. پیوسته دعای تو کنم چون کنم این است

12. کاری که به دست من درویش برآید

13. جز ناله مکن کار دگر جامی از این پس

14. باشد که ز صد ناله یکی کارگر آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کس
* یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد
شعر کامل
مولوی
* خطر از لغزش پا نیست مرا در مستی
* طارم تاک به صد دست نگهدار من است
شعر کامل
صائب تبریزی
* شد از خروج ریاحین چو آسمان روشن
* زمین به اختر میمون و طالع مسعود
شعر کامل
حافظ