جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 54

1. برکش ای صوفی ز سر این خرقۀ سالوس را

2. جام می بستان و بشکن شیشۀ ناموس را

3. کاسۀ می خورکه خواهد کاسۀ سر خاک خورد

4. بود نقش کاسۀ زر این سخن کاووس را

5. حُسن رعنایان ز جَعد عنبرافشان جلوه یافت

6. زیب و فر آری ز پرّ خود بود طاووس را

7. رنج بی حاصل مبین در نبض عاشق ای طبیب

8. نیست دستی بر مریض عشق جالینوس را

9. چند تابد مَه فراز چرخ بگشا روی خویش

10. برفروز از نو چراغی این کهن فانوس را

11. صیتِ عشقت کی نهان ماند که ما سوداییان

12. بر سرِ بازار رسوایی زدیم این کوس را

13. دست بوس دوست جامی برنمی آید ز دست

14. پای در راه طلب نِه دولتِ پابوس را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را
* عشرت امروز بی اندیشه فرداخوش است
شعر کامل
صائب تبریزی
* اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن
* تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن
شعر کامل
صائب تبریزی
* ملامتگوی بی‌حاصل ترنج از دست نشناسد
* در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی
شعر کامل
سعدی