جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 558

1. گر روی بی تو مرا داغ جگر تازه شود

2. چون بیایی به توام مهرِ دگر تازه شود

3. تازه شد خطّ و رُخت از دم روشن نفسان

4. چون گل و سبزه که از باد سحر تازه شود

5. تا شنیدم که بود عشق هنر هر نفسی

6. در دلم داعیۀ کسب هنر تازه شود

7. سویم از خاک درِ خویش غباری بفرست

8. که از آن سرمه مرا نورِ بصر تازه شود

9. بس که از جورِ رقیبان درت در رنجم

10. هردم از کوی توام عزم سفر تازه شود

11. دیده را شد ز غبار خط سبزت مژه تر

12. چون لب جوی که از سبزۀ تر تازه شود

13. جامی این سان که کند شرح نظربازی خویش

14. زود ازو قاعدۀ علم نظر تازه شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
* گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
شعر کامل
حافظ
* درودی چو نور دل پارسایان
* بدان شمع خلوتگه پارسایی
شعر کامل
حافظ
* نقطه هایی که درین دایره فرد آمده اند
* همه حیرت زده گردش این پرگارند
شعر کامل
صائب تبریزی